شبانه

اعترافی طولانیست،
شب اعترافی طولانیست


فریادی
برای رهائیست،
شب فریادی برای رهائیست

و فریادی برای بند.

شب

اعترافی طولانیست
.

  *      *      *
اگر نخستین شب زندان است

یا شام واپسین
-
تا آفتاب دیگررا
در چهار راه ها فریاد آری
یا خود به حلقه دارش از خاطر
ببری،
فریادی بی انتهاست،
 شب فریادی بی انتهاست

فریادی از نوامیدی،
فریادی از امید،


فریادی
برای رهائیست،
شب فریادی برای بند
.

شب فریادی طولانیست
.

                                             احمد شاملو

عشق٬آمد چنین سرخ

عشق٬آمد چنین سرخ٬  آه٬ با آن که دیر است
سرخ گل٬رسته در برف٬  راستی دلپذیر است
عشق٬ای عشق٬ای عشق!  قله تا من ٬چه راهی!
گام هایم چه لرزان٬  دست هایم چه پیر است!
آه٬می ترسم ای دوست!  کز نسیمی بلرزد
عشق تردید تصویر   خفته در آبگیر است
کاکتوس جوان را  زادگاه استوایی است
من بیابان قطبی٬  سینه ام سرد سیر است
پیله پر تر ز حجم است٬  دل ورم کرده گویی
میل پرواز با اوست٬  این که این جا اسیر است
میل پرواز٬اما٬  بال ها... بال هایش 
ماند و در پیله پوسید٬  دیر شد..دیر..دیر است
آن که سرشار می رفت ـ دست ها پر ز باورـ
فقیر بی باوری را  این زمان ناگزیر است
آن که در جست و خیزش  شیوه ی آهوان بود
رام و آرام٬ اینک٬  بره ای سر به زیر است
آن که چتر غرورش  طوق رنگین کمان بود
سر فرو برده در لاک٬  شرمگینی حقیر است
عشق ٬ای مشعل سرخ!  واپسین تابشت را
یاس خاکسترینم   بازتاب ضمیر است
                                                  
                                                   سیمین بهبهانی

وداع

سکوت صدای گام هایم را باز پس می دهد.
با شب خلوت به خانه می روم.
گله ای کوچک از سگ ها بر لاشه ی سیاه خیابانمی دوند.
خلوت شب آن ها را دنبال می کند٬
و سکوت نجوای گام هاشان را می شوید.

من او را به جای همه بر می گزینم٬
و او می داند که من راست می گویم.
او همه را به جای من بر می گزیند٬
و من می دانم که همه دروغ می گویند.
چه می ترسد از راستی و دوست داشته شدن٬سنگدل
                                                            بر گزیننده ی دروغ ها.
صدای گام ها ی سکوت را می شنوم.
خلوت ها از با همی سگ ها به دروغ و درندگی ـ بهترند.

سکوت گریه کرد دی شب.
سکوت به خانه ام آمد٬
سکوت سرزنشم داد٬
و سکوت ساکت ماند سر انجام.

            *   *   *
چشمانم را اشک پر کرده است
                                                 مهدی اخوان ثالث